پرسمان3
قالب وبلاگ
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پرسمان3

و آدرس pasokh1.LXB.ir لینک نمایید

سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . 

در صورت وجود لینک ما در سایت شما

لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





مزار امام حسين عليه السلام در قرن پنجم هجري

در آغاز قرن پنجم هجري ، برخي از باديه نشينان ـ كه زندگي سختي داشتند ـ ، به كربلا يورش آوردند. اين امر ، سبب شد تا در سال ٤٠٠ ق ، با حمايت حسن بن فضل بن سهلان رامهرمزي ، وزير بهاء الدوله بويه ، ديواري دور شهر كربلا كشيده شود.  اخباري حكايت از آن دارد كه كشيدن اين ديوار تا سال ٤٠٣ ق ، ادامه يافته است.

در چهاردهم ربيع اوّل سال ٤٠٧ ق ، به دليل بي احتياطي ، حرم مطهّر امام حسين عليه السلام آتش گرفت  كه علي القاعده ، بايد به سرعت ، بازسازي شده باشد. در اين زمان ، خاندان بويه ، گرچه ضعيف شده بودند ، امّا هنوز در بغداد ، حكمراني مي كردند. جلال الدوله ابو طاهر ، فرزند بهاء الدوله ، در سال ٤٣١ ق ، با تواضع تمام ، به زيارت عتبات مقدّس عراق رفت. وي از يك فرسنگ پيش از رسيدن به حرم امام حسين عليه السلام ، پياده شد و پا برهنه به زيارت رفت.  سال ٤٧٩ ق ، سلطان ابو الفتح ملك شاه سلجوقي ، مرقد مطهّر امام عليه السلام را زيارت كرد و دستور تعمير ديوارهاي آن را صادر نمود .  

منبع: دانش نامه امام حسين عليه السلام جلد ١٢


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 28 / 8 / 1391برچسب:قرن پنجم هجري,امام حسين ,قبر,حرم مطهّر , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

مزار امام عليه السلام در قرن چهارم هجري

آل بويِه كه براي نخستين بار در سال ٣٣٤ ق ، وارد بغداد شدند، فضاي عراق را كه براي شيعه آماده بود، كاملاً متحوّل كردند. شيعيان ، تا حدود يك قرن بعد از آنكه آل بويه در عراق بودند (٤٤٧ ق) ـ ، پشتيباني مستحكم در عراق و ايران داشتند . يكي از مظاهر حمايت آل بويِه از شيعيان ، رسيدگي به عتبات مقدّس عراق و عمارت حرم ائمّه عليهم السلام در شهرهاي مختلف آن و نيز رسيدگي به سادات مقيم اين شهرها بود.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 28 / 8 / 1391برچسب:سلطنت آل بويه, ,قرن چهارم هجري,قبر امام حسين,, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 مزار امام حسين عليه السلام در قرن سوم هجرى

 مهم ترين جسارت نسبت به مزار امام حسين عليه السلام در تاريخ ، مربوط به متوكّل عبّاسى است . (٣) وى از سال ٢٣٢ تا ٢٤٧ ق ، تحت تأثير اهل حديث متعصّب بغداد ، بر امور ، سيطره داشت. منابع تاريخى ، وى را دشمن اهل بيت عليهم السلام دانسته اند و گفته اند كه دشمنى سختى با على بن ابى طالب عليه السلام و خانواده اش داشت .

 

(٣)در الأمالى شيخ طوسى ، به نقل از ابراهيم ديزج آمده است : متوكّل ، مرا براى تغيير دادن قبر حسين عليه السلام فرستاد و نامه اى را كه براى جعفر بن محمّد بن عمّار قاضى بود ، با من همراه كرد كه در آن ، نوشته بود : «تو را از روانه كردن ابراهيم ديزج به كربلا براى نبش قبر حسين ، آگاه مى كنم . چون نامه ام را خواندى ، به كار ، سركشى كن» .

ديزج مى گويد : جعفر بن محمّد بن عمّار ، نامه را به من نشان داد و من ، فرمان او را به انجام رساندم و نزد او آمدم . به من گفت : چه كردى؟ گفتم : آنچه را فرمان داده بودى ، انجام دادم ؛ امّا چيزى نديدم و چيزى نيافتم . او به من گفت : آيا خوب گود كردى [و تا ته قبر رفتى] ؟ گفتم : چنين كردم و چيزى نديدم . او هم به خليفه نوشت : «ابراهيم ديزج ، نبش قبر كرده و چيزى نيافته است . به او فرمان داده ام و او قبر را به آب بسته و با گاو ، شيار انداخته است» .

ابو على عمّار مى گويد : ابراهيم ديزج برايم گفت و من هم از ماجرا پرسيدم . او به من گفت : من فقط با غلامان ويژه ام رفتم و نبشِ قبر كردم . بوريايى نو يافتم كه پيكر حسين بن على بر آن قرار داشت و بوى مُشك از آن مى آمد . بوريا و پيكر حسين را بر آن ، به همان حال ، رها كردم و فرمان دادم تا خاك بر روى آن بريزند و آب را بر آن گشودم و فرمان دادم كه با گاو ، آن جا را شيار بيندازند و شخم بزنند ؛ امّا وقتى گاو بر آن جا گام مى نهاد ، چون به جايگاه [قبر] مى رسيد ، از آن جا باز مى گشت . من غلامانم را به خدا و سوگندهاى شديد قسم دادم كه اگر كسى اين ماجرا را ذكر كند ، او را خواهم كُشت» (الأمالى ، طوسى : ص ٣٢٦ ح ٦٥٣ ، بحار الأنوار : ج ٤٥ ص ٣٩٤ ح ٢) .

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 28 / 8 / 1391برچسب:قرن سوم هجرى, متوكّل ,قبر حسين عليه السلام , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

زيارت شريفه عاشورا در دو منبع اصلي شيعي و قابل اعتماد ذكر شده است:

 

1- المصباح، تأليف شيخ طوسي قدس سره.(1)  

 

 

2- كامل الزياراة (الزيارات) تأليف ابن قولويه قدس سره.(2)

هر يك از دو منبع اصلي فوق الذكر به طريقي اين زيارت را براي ما نقل نموده است. و ميان دو متن نقل شده نيز اختلافاتي وجود دارد. البته مشتركاتي نيز با هم دارند.

قبل از ذكر دو طريق اين زيارت شريفه جا دارد كه روشن شود؛ اعتماد ما به ورود روايت در اين منابع روائي و حديثي به دو راه ممكن است.

راه اول: اعتماد به اطمينان يا مراتب صحت انتساب اين كتابها به مؤلفين آنها، و همچنين امكان احراز علمي رسيدن اين مضامين وارده به اصحاب كتاب هر چند اختلاف نسخه وجود دارد. و نيازي به خواندن متن و سند بر اسناد حديث وجود ندارد.

راه دوّم: برخي محققان فرموده اند كه براي رهائي از ارسال و تعليق اسناد اين روايات، بايد به طريق ---- نقل روايت، هر مؤلف و محققي به طريقي به كتب اصلي و منبع داشته باشد، و اكتفا به اشتها-- يا صحت انتساب كافي نيست.

علماي اعلام هر كدام طريقي يا طرايقي متصل به أصحاب كتب أربعه و سپس به اصحاب اصول دارند كه در كتب تراجم و اجازات روايت تفصيلاً آمده است. جهت اطلاع به اجازات بحاالانوار و اجازات متأخر از بحار كه در بسياري از كتب آية ا..العظمي نجفي مرعشي(قدس سره) آمده است و قابل مطالعه است رجوع شود

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 28 / 8 / 1391برچسب:زیارت عاشورا,اسناد,المصباح, كامل الزياراة , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

ازدواج امام زمان(عليه السلام)

مقدّمه

يكى از مباحث پيرامون شخصيّت حضرت مهدى (عج)، زندگى شخصى و خانوادگى آن حضرت است، سخن از ازدواج يا عدم آن و داشتن فرزند و مكان زندگى و وضعيّت زندگى اولاد او و كيفيّت زندگى آن حضرت از بحثهاى جذّابى است كه احياناً در اذهان بسيارى از معتقدان به او ابهاماتى وجود دارد، كه معمولا با جوابهاى ضدّ و نقيضى نيز مواجه ميشوند.

اساساً غيبت طولانى آن حضرت از نگاه زندگانى شخصى و خصوصى وى اين سؤال را بوجود ميآورد كه آيا در اين مدّت، حضرت مهدى(عليه السلام)ازدواج كرده است يا خير؟

برخى اين سؤال را به صورت اشكال مطرح كرده و ميگويند: اگر ازدواج كرده و همسر دارد، لازمهاش داشتن فرزند است، و لازمه اين نيز فاش شدن اسرار و شناسايى آن حضرت است، كه با حكمت و فلسفه غيبت منافات دارد.

و اگر ازدواج نكرده است، پس به سنّت رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) و به امر شرعى مستحب عمل نكرده است، كه اينهم با مقام و شأن آن حضرت نميسازد، زيرا وى رهبر دينى مردم است و در عمل به مستحبات همچون واجبات، بايد پيشقدم باشد، و فرضِ وجود امامي كه مستحب مؤكّد شرعى را ترك كند، و در واقع عمل مكروهى را انجام دهد بسيار مشكل، و جاى استبعاد دارد.

پس اگر ازدواج نكرده باشد اشكال ترك مستحبّ از طرف معصوم، و اگر ازدواج كرده باشد اشكال فاش شدن اسرار و تضادّ با فلسفه غيبت پيش مي آيد، و چون طرفين قضيّه با اشكال مواجه است، عدّهاى چنين نتيجهگيرى ميكنند كه اصلا آن حضرت وجود ندارد.

نكتهى ديگر اين كه اصل ازدواج يا عدم ازدواج آن حضرت جزء اعتقادات ما نيست، بلكه از مسائل شخصى است كه در روايات نيز به آن تصريح نشده، و مورد بحث امامان قبلى نيز نبوده است، و كسانى هم كه در دوران غيبت توفيق درك حضور آن حضرت را داشته اند آن قدر سؤالات و مشكلات در ذهنشان بوده است كه به اينگونه سؤالات نرسيدهاند.

در دوران غيبت صغرى نيز از نائبان خاصّ، در اين زمينه سخنى شنيده نشده است.

از سوى ديگر ذهن انسان در كنار سؤال از ازدواج حضرت مهدى(عليه السلام)، سؤالات ديگرى نيز ميسازد از جمله اين كه:

آيا امام مهدى(عليه السلام) داراى فرزند است؟

آيا مكان خاصّى براى زندگى وى و فرزندانش وجود دارد؟

آيا فرض وجود فرزند و همسر براى آن حضرت با حكمت و فلسفه غيبت سازگارى دارد؟

و در صورت ازدواج نكردن، آيا بر خلاف سنّت و دستور پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) عمل نكرده است؟

و سؤالات ديگرى كه اين مقاله در صدد جواب دادن به بعضى از آنهاست.

بنابراين، پس از طرح سؤال اصلى و بيان ديدگاههاى متفاوت و دلائل آنها، و نيز بررسى دلائل، سعى ميشود تا به نتيجهاى مناسب و جامع برسيم.

 

آيا حضرت مهدى(عليه السلام) ازدواج كرده و داراى فرزند ميباشد؟

 

در پاسخ به اين پرسش، با توجّه به مسائل اعتقادى مانند: حكمت يا فلسفه غيبت، و نيز مسائل فقهى همچون استحباب شرعى ازدواج، و متونى كه مستقيم يا غير مستقيم دلالت بر ازدواج آن حضرت دارند، سه نظريّه وجود دارد:

ـ نظريّه أوّل: عدّهاى معتقدند كه حضرت مهدى(عليه السلام) ازدواج كرده است، و براى اثبات اين نظريّه به دلائل ذيل استناد جستهاند.

الف: استحباب ازدواج:

ازدواج و نكاح در اسلام مستحبّ مؤكّد و سنّتى نبوى است، پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) نسبت به امر ازدواج و ترويج آن تأكيد داشته، و امّت خود را به اين امر تشويق و ترغيب ميكردند، و بارها فرمودهاند: «نكاح كنيد و با تشكيل خانواده بر تعداد خود بيافزاييد، كه من در روز قيامت به شما اگر چه فرزندى سقط شده باشد مباهات ميكنم»([1]).

در احكام دين ازدواج سنّتى حسنه و مورد تأييد، و عزوبت (همسر نداشتن و مجرّد بودن) مكروه است.

و ازطرفى ازدواج نكردن، اعراض از سنّت رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) است، چرا كه آن حضرت(صلى الله عليه وآله وسلم)فرمود: «نكاح سنّت من است، و هر كس از آن اعراض كند (روى برگرداند و ازدواج نكند) از من نيست.»([2])

اكنون كه ساليان متمادى از عمر حضرت مهدى(عليه السلام) ميگذرد، آيا مي توان گفت: او مستحبّ مؤكّد را ترك، و مرتكب مكروه شده است؟

هرگز نميتوان اينگونه نتيجه گرفت، چرا كه او امام است، و در عمل به مستحبّات شرعى از همه مردم سزاوارتر است، پس او ازدواج كرده و داراى همسر ميباشد.

در كتاب «النجم الثاقب» در پاسخ منكرين وجود اهل و عيال براى امام مهدى(عليه السلام) چنين آمده است: «چگونه ترك خواهند كرد، چنين سنّت عظيمه جدّ اكرم خود را با آن همه ترغيب و تحريص كه در فعل آن و تهديد و تخويف در ترك آن شده، و سزاوارترين امّت در اخذ به سنّت پيغمبر امام هر عصر است، و تاكنون كسى ترك آن سنّت را از خصائص آن حضرت نشمرده است.»([3])

و نيز در كتاب «الشموس المضيئة» آمده است: «اگر در اين زمينه (داشتن همسر و خانواده) هيچ نقل روايى وجود نداشت، و فقط همين مطلبى كه آن حضرت با وجود سنّ زياد از نظر جسمي جوانى قويّ البنيه است... و نيز ميدانيم كه آن حضرت به سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) عمل ميكند، در قبول اين مطلب كه آن جناب همسر و فرزندانى دارد كافى بود»([4]).

ـ نقد و بررسى:

دليل مزبور شامل دو قسمت است:

قسمت اوّل: ازدواج سنّت رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)، و امرى نيكو و مستحبّ شرعى است.

قسمت دوّم: امام زمان(عليه السلام) لزوماً به اين سنّت و امر شرعى عمل ميكند.

هر دو مقدّمه نيازمند بررسى و تأمّل است.

امّا استحباب ازدواج([5]) از آيات و روايات فراوانى استفاده ميشود مانند: آيه شريفه (فَانكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَآءِ)([6]) و آيه (وَأَنكِحُوا الاْ يَـمَى مِنكُمْ وَالصَّــلِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَآلـكُمْ )([7]) و همچنين در حديثى رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) ازدواج را سنّت خود ميداند([8])، و در حديثى ديگر ميفرمايد: هر كسى از آن اعراض كند از من نيست.([9])و در رواياتى ديگر ازدواج امرى پسنديده و ممدوح دانسته شده([10]) و بر توليد نسل و بقاء آن توصيه شده و كثرت مسلمين مايه مباحات پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) شمرده شده است.

در اهميّت و تشويق به ازدواج چنين آمده است: «هر كس ازدواج كند نصف دينش را بدست آورده است»([11])، و نيز امام صادق(عليه السلام) مي فرمايد: «دو ركعت نماز كسى كه ازدواج كرده با فضيلتتر است از هفتاد ركعت نماز كسى كه بدون همسر است»([12])، و همچنين در روايات فراوانى نقطه مقابل ازدواج

يعنى ترك ازدواج مذمّت شده و از ناحيه ائمّه(عليهم السلام) امرى مكروه و ناپسند شمرده شده است.([13]) كه اين روايات نيز به قرينه مقابل دلالت بر استحباب ازدواج دارند.

با توجّه به آيات و روايات فوق و وجود كلمات امر مانند «انكحوا» در آيات، و تشويق به ازدواج در روايات، و توصيه كردن در عمل به سنّت رسول خدا، فقهاى بزرگوار اسلام، استحباب شرعى ازدواج را استنباط كرده و بر طبق آن به استحباب([14])، و بعضى به استحباب مؤكّد فتوى دادهاند، و برخى آن را در شرايطى واجب ميدانند([15]).

و از سوى ديگر از عمومات و اطلاقات ادلّه استحباب ازدواج بدست ميآيد كه

اوّلا: ازدواج چه به صورت دائم و چه به صورت غير دائم (موقّت) مستحب شرعى است.

ثانياً: استحباب ازدواج مخصوص مشتاقان و كسانى كه نيازمند به همسر ميباشند نيست، بلكه شامل غير مشتاقان و كسانى كه در خود احساس نياز به همسر نميكنند نيز ميباشد.([16])

چرا كه علّت اين حكم شرعى در اشتياق به جنس مخالف و يا اطفاء (خاموش كردن) غريزه جنسى خلاصه نشده است، تا گمان شود ازدواج براى غير مشتاقان استحباب ندارد، بلكه مواردى از قبيل: تكثير نسل، و ابقاء نوع انسانى، و كثرت تعداد موحّدين، در استحباب شرعى ازدواج دخالت دارند.([17])

پس اگر ازدواج براى تأمين اين اغراض هم باشد، از جهت شرعى مستحب است، و داراى مطلوبيّت شرعى است.

بديهى است كه استحباب ازدواج فقط مختصّ به ازدواج دائم نيست، بلكه شامل غير دائم و مِلك يمين (كنيزان) نيز ميشود.([18]) و به همين جهت اينگونه به نظر ميرسد كه تحقّق يك مرتبه از ازدواج در طول عمر براى عمل كردن به اين مستحبّ شرعى كافى است، اگر چه بنا به عللى([19]) بين زوج و زوجه جدايى حاصل شده باشد.

امّا با تأمّل در رواياتى كه در آن عزوبت (همسر نداشتن) مكروه دانسته شده است حتّى براى مدّتى اندك([20])، معلوم ميشود كه مقصود از استحباب ازدواج، استمرار آن تا پايان عمر است.

پس عمل كردن به استحباب ازدواج در صورتى كافى است كه استمرار و دوام داشته باشد نه فقط صرف تحقّق آن، همانطور كه اين استحباب فقط به داشتن يك همسر نيست بلكه تعدّد آن نيز مستحب شرعى است.([21])

بنابراين در باره مقدّمه أوّل (ازدواج سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)، و امرى مستحب است) چنين نتيجه ميگيريم:

1. ازدواج مستحب شرعى است، خواه نياز به ازدواج باشد و خواه نباشد، خواه دائم و خواه موقّت.

2. اين استحباب دوام و استمرار دارد، و شامل تمام عمر انسان ميشود.

3. تعدّد همسر نيز مستحب شرعى است.

و امّا مقدّمه دوّم (لزوم عمل امام(عليه السلام) به امر شرعى و سنّت رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) ) در اذهان سؤالاتى را به وجود ميآورد، از جمله اينكه:

با كثرت امور مستحبّى، آيا امام(عليه السلام) به همه آنها عمل ميكند؟ يا اينكه از آن امور انتخاب كرده و گزينشى عمل ميكند؟ آيا لزوم عمل به امور مستحب براى امام ضرورى است؟

بدون ترديد امامان مانند پيامبران چون هدايت مردم را بعهده دارند، و رهبران الهى محسوب ميگردند، هميشه در عمل به احكام الهى پيشقدم بودهاند، و اساساً رسالت آنان ايجاب ميكرد كه أوّل خودشان عامل به احكام الهى باشند، و از دستورات الهى سرپيچى نكنند، و در صحنه عمل براى ديگران الگو و نمونه باشند، لذا عمل نكردن به اوامرى كه حكايت از محبوبيّت نزد خداوند دارد (خواه واجب و خواه مستحب) براى رهبران دينى مذموم است، و شأن و رسالت آنان اقتضاء دارد كه آنها به دستورات واجب و مستحب عمل كنند، پس امام(عليه السلام) نيز به آنها عمل ميكند.

بنابراين، دو نكته در لزوم عمل كردن امام به مستحبّات وجود دارد.

1. هدايت و رهبرى و الگوى كامل بودن براى مردم كه ايجاب ميكند امام در زندگى و معاشرت و در برخورد با ديگران به نحو احسن عمل كند، و در عمل به دستورات دينى (واجب و مستحب ) پيشقدم باشد.

2. اقتضاى شأن و منزلت انسان كامل ايجاب ميكند كه به مستحبّات عمل كند، بدون ترديد نكته أوّل در زمان غيبت امام(عليه السلام) موضوعيّت ندارد، زيرا امام(عليه السلام) در مرأى و منظر مردم نيست، و امامت وى در باطن است، نه در ظاهر.([22]) ولى نكته دوّم در رسيدن به مطلوب (امام پايبند به مستحبّات شرعى است، و سزاوارتر از ديگران است) كافى است.

با توجّه به دو مقدّمهاى كه گذشت، عدّهاى معتقدند كه امام زمان(عليه السلام) در عصر غيبت ازدواج كرده و صاحب همسر و فرزند است.

 ب: استدلال به روايات:

دليل ديگر معتقدين به ازدواج حضرت مهدى(عليه السلام) تمسّك به بعضى از روايات است، از جمله:

1 ـ مفضّل بن عمر از امام صادق(عليه السلام) نقل كرده است كه فرمود: &laquo... از مكان او هيچ يك از اولاد و ديگران اطلاع نمييابد، مگر مولايى كه متولّى امر اوست»([23])، در اين روايت وقتى كه سخن از جا و مكان و محلّ زندگى آن حضرت ميشود، امام صادق(عليه السلام) ميفرمايد: كسى از مكان او اطلاع ندارد حتّى اولادش، پس معلوم ميشود او اولادى دارد، و داشتن اولاد حاكى از ازدواج امام است.

امّا با تأمّل در اين روايت نكاتى به نظر ميرسد كه مانع از استدلال بر ازدواج آن حضرت است، آن نكات عبارتند از:

الف ـ اين روايت در كتاب الغيبه نعمانى نيز نقل شده است، با اين تفاوت كه به جاى كلمه «ولد» كلمه «ولى» آمده است : «ولا يطّلع على موضعه أحد من وليّ ولا غيره([24]) از مكان او كسى از ولى و غير ولى اطّلاع نمييابد»، يعنى دوست و غير دوست، آشنا و غير آشنا، از مكان او خبرى ندارند، و نميدانند او كجاست.

در اين روايت هيچ سخنى از فزرند و فرزندان نيست، بنابراين، با توجه به اين نقل اعتمادى بر آن روايت نيست.

ب ـ در روايت سخن از فرزند است، ولى از اين جهت كه بگوييم الآن امام(عليه السلام) داراى فرزند و همسر باشد نيست، و به اصطلاح مجمل است، چرا كه امكان دارد منظور فرزندانى باشند كه در آستانه ظهور و يا پس از ظهور امام(عليه السلام) به دنيا ميآيند.

ج ـ ممكن است اين روايت و امثال آن بيانگر مبالغه در خفاى شخص باشد، يعنى هيچ كس نميداند كه او در كجاست، حتّى اگر داراى فرزند هم باشد، فرزندانش نيز از جايگاه او اطّلاع ندارند.([25])

د ـ از جهت سند مخدوش است، زيرا يكى از راويان آن ابراهيم بن مستنير و در جاى ديگر عبد اللّه بن مستنير است و هر دو مجهولاند.

با توجّه به نكات فوق، استدلال بر ازدواج امام(عليه السلام) در عصر غيبت مشكل، بلكه بعيد به نظر ميرسد.

ن ـ سيّد ابن طاوس از امام رضا(عليه السلام) نقل كرده است، كه آن حضرت فرمود: &laquo... خدايا، مايه چشم روشنى و خوشحالى امام زمان(عليه السلام) را در او و خانواده و فرزندان و ذرّيه و تمام پيروانش فراهم فرما»([26]).

در اين روايت سخن از خانواده و فرزندان آن حضرت است، ولى چون معلوم نيست كه وجود اين فرزندان پيش از ظهور است يا پس از آن، از اين جهت مجمل است، و نميتوان به آن استناد كرد.

و ـ ابو بصير از امام صادق(عليه السلام) نقل كرده است كه فرمود: «گويا ميبينم كه قائم ما با خانوادهاش در مسجد سهله اقامت گزيده است، ابو بصير مي گويد: گفتم منزلش آنجاست؟ فرمود: آرى. گفتم: فدايت شوم! قائم هميشه در آن مسجد است؟ فرمود: آرى...&raquo.([27])

اين روايت نيز دلالت بر وجود فرزند براى امام(عليه السلام) پيش از ظهور ندارد، و چه بسا مرادش اولاد آن حضرت پس از ظهور باشد، همانطور كه از سياق كلام در اكثر روايات كه به نمونههايى از آنها اشاره خواهيم كرد، اين گونه استفاده ميشود.

2 ـ روايتى مرحوم مجلسى(رحمه الله) در بحار الأنوار از على بن فاضل نقل كرده است، كه در آن به مكان و جزيرهاى اشاره شده كه نسل و فرزندان آن حضرت، زير نظر وى جامعه نمونه اسلامي تشكيل داده و براى خود حكومت دارند([28])، اين مكان نامعلوم است، و هر كس نميتواند به آنجا برود، و دسترسى براى عموم مردم ممكن نيست.

تمسّك به اين روايت نيز نميتواند اثبات كند كه آن حضرت ازدواج كرده و در نتيجه فرزندانى دارد و لازمه آن نيز زندگى در مكان خاصّ است، زيرا اولاًّ: از نوع بيان روايت به دست ميآيد كه اين روايت اعتبار قابل ملاحظهاى در نزد مرحوم مجلسى(رحمه الله)نداشته است، زيرا ميگويد:

«چون اين حديث را در كتابهاى معتبر نيافتم آن را به طور مستقل و جدا ميآورم»([29]).

ثانياً اين داستان با وجود تناقضات فراوان و سخنان بىاساس و نيز مجهول بودن عدّهاى از روات آن، قابل استناد نيست، حتّى بعضى از محقّقين با بررسىهاى گستردهاى كه انجام دادهاند، معتقدند جزيره خضراء افسانهاى بيش نيست و واقعيت ندارد.([30])

و برخى همچون آقابزرگ تهرانى ميگويند: اين داستان تخيّلى است.([31])

3 ـ روايتى كه ابن طاووس از امام رضا(عليه السلام) نقل كرده است. كه فرمود: «اللّهمّ صلّ على ولاة عهده والأئمّة من ولده

ابن طاووس ميگويد: روايت فوق اينگونه نيز نقل شده «اللّهمّ صلّ على ولاة عهده والأئمّة من بعده.([32])

اين روايت نيز نميتواند اثبات كند كه آن حضرت داراى فرزند است.

زيرا با وجود دو گونه نقل معلوم نيست مقصود فرزندان بعد از آن حضرت است، يا امامان پس از او، بنابراين روايت مجمل است، علاوه اين دو روايت ناظر به پس از ظهور حضرت است نه پيش از آن.

هــ صاحب كتاب الشموس المضيئة پس از نقل هفت روايت در باره اقامتگاه و خانواده داشتن آن حضرت كه بعضى از آن را آوردهايم، چنين نتيجه ميگيرد. «از مجموع اين روايات معلوم مي شود كه حضرت حجّت(عليه السلام) خانواده و اقامتگاه دارد، هر چند كه جزئيّات آن را نميدانيم.([33])

سپس اضافه ميكند كه داستان جزيره خضراء به نقل از مرحوم علامه مجلسى(رحمه الله) و داستانى قريب به آن در اثبات الهداة با اين قيد كه شيعيان آن جزيره از تمام مردم دنيا تعداد شان بيشتر است و هر يك از فرزندان امام(عليه السلام) در آن جزيرهها حكومتى دارند، چنين آورده است: «با توجه به عمر طولانى و مبارك ايشان ممكن است آن حضرت همسر و فرزندان متعدّدى داشته باشد كه بعضى مرده و برخى زندهاند

بنابراين، آن حضرت فرزندان و نوادگان زيادى خواهد داشت كه شمارش آنها به سادگى ممكن نيست.([34])

با عنايت و دقّت در مطالب كتاب مذكور توجّه به چند نكته ضرورى است:

اوّلا: نميتوان به آن هفت روايت در اثبات ازدواج آن حضرت و در نتيجه وجود فرزندان و داشتن اقامتگاه استناد كرد، چرا كه برخى از آن روايات همان رواياتى است كه قبلا به آنها اشاره شد.([35])

و برخى ديگر گوياى وجود همسر و فرزند براى آن حضرت نيست. و بعضى ديگر با خفاى شخصى و عدم اطلاع از مكان او سازگارى ندارد.

ثانياً: وجود فرزندان بىشمار آن حضرت با فلسفه غيبت منافات دارد، زيرا ممكن است فرزندان در صدد تشخيص هويّت خود برآيند، و خواهان دانستن حسب و نسب خود باشند.([36])

ثالثاً: چطور ممكن است شيعيان آن جزيره (بنابر نقل وى از كتاب إثبات الهداة)([37]) تعدادشان از تمام مردم دنيا بيشتر باشد. با اينكه علم پيشرفتهى نقشهبردارى و جغرافياى امروز در شناسايى نقاط اين كره خاكى چيزى را از قلم نينداخته است، و امروزه جايى وجود ندارد كه ناشناخته باشد، حتّى مثلث برمودا،([38]) كاملا شناخته شده و اسرارش (خواص مغناطيسى) آشكار گشته و تعداد زيادى به آن مكان رفتهاند و گزارشهاى متعدّدى ارائه كردهاند. بنابراين معقول نيست كه جمعيّتى چند ميلياردى بيش از جمعيّت فعلى جهان در مكانى زندگى كنند و كسى هم از آنها هيچگونه اطلاعى نداشته باشد.([39])

به هر جهت اينگونه مطالب نميتواند دليلى قاطع بر اثبات ازدواج و در نتيجه فرزندان و مكان اقامت خاصّى براى آن حضرت باشد.

ىــ برخى ممكن است براى اثبات ازدواج و فرزند داشتن حضرت مهدى(عليه السلام) به كنيه مشهور آن حضرت يعنى «أبا صالح» استدلال كنند، و بگويند اين كنيه به معناى پدر صالح است. و اين دلالت بر وجود فرزندى بنام صالح براى آن حضرت دارد.

اين نيز سخن درستى نيست زيرا:

اوّلا: با جستجو و تفحّص در ميان كنيههاى نقل شده براى حضرت مهدى(عليه السلام) در كتابهاى معتبر، چنين كنيهاى نقل نشده است، بلكه به نظر ميرسد اين كنيه بر اثر كثرت استعمال در ميان مردم، معروف شده است، و در بعضى از مجلاّت([40]) و كتابها كه در پاسخ از اين سؤال مطالبى گفته شده است، بيشتر جنبه هاى ذوقى و استحسانى، با احتمالاتى بدون ذكر سند و دليل در نظر گرفته شده است، مثلا: گفته شده است كه اين كنيه ممكن است از آيه شريفه (وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِى الزَّبُورِ مِنم بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الاَْرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّــلِحُونَ)([41]) گرفته شده باشد.([42])

و يا ميگويند: چه مانعى دارد كه ما به آن حضرت بگوئيم أبا صالح يعنى پدر تمام نيكىها و خوبيها؟

وممكن است برخى استدلال كنند به احاديثى كه در آنها واژه أبا صالح و صالح بكار رفته است.

مرحوم مجلسى(رحمه الله) نيز در اين رابطه داستانى در بحار الأنوار نقل كرده است،، در حاليكه با رجوع به آن احاديث و دقّت در آنها معلوم ميگردد، صالح يا أبا صالح نام جنّى است كه مأموريت دارد تا اشخاص گمشده را هدايت و راهنمايى كند.

در كتاب من لا يحضره الفقيه چنين آمده است: «امام صادق(عليه السلام)فرمود: هرگاه راه را گم كردى صدا بزن يا صالح! يا بگو: يا أبا صالح راه را به ما نشان دهيد، خداوند شما را رحمت كند!»([43]).

امّا مرحوم مجلسى(رحمه الله) در حكايات و داستانهاى اشخاصى كه امام زمان(عليه السلام) را ديدهاند «قضيهاى را از پدرش نقل ميكند و او نيز از شخصى بنام امير اسحاق استرآبادى كه چهل مرتبه با پاى پياده به حجّ مشرّف شده بود نقل ميكند كه در يكى از سفرهايش قافله را گم كرد و متحيّر با حالت عطش و بىآبى مانده بود، سپس صدا زد يا صالح يا أبا صالح ما را راهنمايى بفرما، ناگاه شخص سوارهاى را از دور ديد كه آمد و او را راهنمايى كرد و به قافلهاش رساند، وى ميگويد: پس از آن قضيّه من متوجه شدم كه او حضرت مهدى(عليه السلام) بوده است.»([44])

روشن است كه اين قضيه ارزش علمي و استدلالى ندارد، و صرفاً داستانى بيش نيست، زيرا معلوم نيست كه شخص مورد نظر واقعاً امام(عليه السلام)را ديده باشد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

 مزار امام عليه السلام در قرن دوم هجرى

ده ها روايت از امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام وجود دارد كه از شيعيان مى خواهند تا به زيارت قبر امام حسين عليه السلام بروند .  گرچه به لحاظ سياسى ، دشوار است كه بپذيريم در دوره اُمَويان ، بر قبر امام حسين عليه السلام بنايى هر چند مختصر ، بوده است ، امّا اشاراتى در برخى از نقل ها آمده است . براى نمونه ، از حسين بن ابى حمزه ، نقل شده است :

در اواخر دوره اُمَوى ، حركت كردم و قصد زيارت قبر حسين عليه السلام را داشتم ... تا بر درِ حرم ، قرار گرفتم


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 23 / 8 / 1386برچسب: قرن دوم هجرى, مزار امام ,جسارت به قبر امام حسين , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 مزار امام عليه السلام در قرن اوّل هجرى

پس از شهادت امام حسين عليه السلام و آن گاه كه دشمنان، ميدان جنگ را با بدن هاى برهنه شهيدان ، ترك كردند، طايفه بنى اسد ـ كه از دوستداران اهل بيت عليهم السلام بودند و مسكن آنان ، غاضريّه بود ـ ، در ميدان ، حاضر شدند و شهداى كربلا را دفن كردند.  اهمّيتى كه آنان براى امام حسين،فرزندش على اكبر و برادرش عبّاس عليهم السلام ، قائل بودند سبب شد براى هر يك از آن بزرگواران مزارى ايجاد گردد . مزارى هم براى ساير شهيدان برپا شد كه بعدها به حرم امام حسين عليه السلام ملحق گرديد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 23 / 8 / 1386برچسب:مزار امام عليه السلام , قرن اوّل هجرى, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 اسب دواندن بر پيكر مطهّر امام حسين عليه السلام

در كتاب تاريخ الطبرى ـ به نقل از حُمَيد بن مسلم ـ : آن گاه ، عمر بن سعد، ميان يارانش ندا داد كه : چه كسى فراخوانِ اسب دواندن بر حسين را پاسخ مى گويد؟

ده تن ، پاسخ مثبت دادند ، از جمله : اسحاق بن حَيوه حَضرَمى ـ همان كسى كه پيراهن حسين عليه السلام را برداشت و پس از آن ، پيسى گرفت ـ و اَحبَش بن مَرثَد بن عَلقمة بن سلامه حضرمى . اينان آمدند و حسين عليه السلام را با اسبان خود ، لگدكوب كردند ، تا جايى كه پشت و سينه ايشان را خرد كردند .

به من (حُمَيد) ، خبر رسيد كه پس از اين [ماجرا] ، در يكى از جنگ ها ، تيرى نامشخّص آمد و قلب احبش بن مَرثَد را كه ايستاده بود ، شكافت و او را كشت .


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

 

سخنى در باره حركت كاروان امام حسين عليه السلام از مكّه تا كربلا

 

بر پايه صحيح ترينِ گزارش ها ، كاروان امام حسين عليه السلام پس از چهار ماه و پنج روز اقامت در مكّه ، روز سه شنبه هشتم ذى حجّه سال شصت هجرى ،  مكّه را به سوى كوفه ترك كرد ؛ امّا هنگامى كه به نزديكى كوفه رسيد ، به دليل ممانعت سپاهيان ابن زياد ، مجبور به فرود آمدن در كربلا گرديد .

گفتنى است كه امام عليه السلام در آغاز حركت ، به جاى آن كه از مكّه به سوى شمال شرق و منزل صفاح (نخستين منزل مسير مكّه به كوفه) برود ، به سمت تنعيم در شمال غرب و در مسير مدينه ، حركت كرد و بدين سان ، حدود نُه كيلومتر ، راه خود را دور نمود . احتمالاً اين اقدام ، ترفندى بر ضدّ تعقيب مأموران حكومت بود كه قصد ممانعت از حركت امام عليه السلام به سوى كوفه داشتند .

در نقشه اى كه ويژه اين دانش نامه تهيّه شده ، مسير كاروان امام عليه السلام از مكّه تا كربلا مشخّص گرديده است . منازلى كه اين كاروان طى كرده ، به ترتيب ، عبارت اند از : ١ . مكّه ، ٢ . تنعيم ، ٣ . صفاح ، ٤ . بستان ابن عامر ، ٥ . ذات عِرق ، ٦ . غمره ، ٧ . مسلح ، ٨ . افيعيّه ، ٩ . معدن بنى سليم ، ١٠ . عمق ، ١١ . سليليّه ، ١٢ . ربذه ، ١٣ . مغيثة الماوان ، ١٤ . نقره ، ١٥ . حاجر ، ١٦ . سميراء ، ١٧ . توز ، ١٨ . فيد ، ١٩ . اجفر ، ٢٠ . خزيميّه ، ٢١ .  زرود ، ٢٢ . ثعلبيّه ، ٢٣ . بطان ، ٢٤ . شقوق ، ٢٥ . زباله ، ٢٦ . قاع ، ٢٧ . عقبه ، ٢٨ . واقصه ، ٢٩ . شراف ، ٣٠ . ذو حسم ، ٣١ . بيضه ، ٣٢ . عذيب الهِجانات ، ٣٣ . رهيمه ، ٣٤ . قصر بنى مقاتل ، ٣٥ . طف ، و ٣٦ . كربلا .

بر اساس محاسباتِ انجام شده ، كاروان امام عليه السلام ، اين منازل را با مسافتى حدود ١٤٤٧ كيلومتر، در مدّت تقريبا ٢٥ روز طى كرد و روز دوم محرّم سال ٦١ هجرى ، وارد كربلا شد .

 

منبع: دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث ٧

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 23 / 8 / 1386برچسب:كاروان امام حسين , رهيمه ,شصت هجرى , كربلا, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 

 

آيا در لشكر حضرت امام حسين (ع) ايراني هم بود؟

 

جواب:

بعضي از مورخان مي گويد: پدر يكي از شهداي كربلا از فرزندان ملوك عجم است .نصر بعد از حضرت

اميرمؤمنان و حضرت مجتبي(ع) در خدمت حضرت امام حسين (ع) بود و با آن حضرت از مدينه به مكه و

از مكه به كربلا آمد و به فيض شهادت نايل گرديد.(1)

 

(پـاورقي 1.نظري منفد, قصه كربلا, ص 288


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 23 / 8 / 1386برچسب:ايراني, امام حسين (ع), ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 

چرا بر دشمنان امام حسين(ع) لعن مى‏فرستيد. اين كار براى چيست و چرا دشمنان ابى عبد الله(ع) را لعن مى‏كنيد؟ اين كار نوعى خشونت و بدبينى است. اين يك نوع احساسات منفى است و با منش «انسانِ مدرن» نمى‏سازد. امروز زمانى است كه بايد با همه مردم با خوشى و شادى و لبخند رفتار كرد. امروز بايد دم از زندگى زد، دم از شادى زد، دم از صلح و آشتى زد. اين روحيه لعن و تبرى و پشت كردن به ديگران خشونت‏هايى است كه به هزار و چهار صد سال پيش، يعنى زمانى كه امام حسين(ع) را كشتند برمى‏گردد و با آن زمان مناسبت دارد. اما امروز ديگر جامعه و مردم اين كارها را نمى‏پسندند. چرا مقيد به صد لعن هستيد؟!

 

همان گونه كه سرشت انسان فقط از «شناخت» ساخته نشده است، تنها از احساسات و عواطف «مثبت» هم ساخته نشده است. آدميزاد موجودى است كه هم احساس مثبت و هم احساس منفى دارد. هم عواطف مثبت و هم عواطف منفى دارد. همان گونه كه شادى در وجود ما هست، غم هم هست. خدا ما را اين گونه آفريده است.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 23 / 8 / 1391برچسب: لعن, انسانِ مدرن, خشونت و بدبينى ,خنديدن ,, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

چرا عزادارى ساير امامان(ع)، مانند عزادارى امام حسين(ع) نيست؟

اين به دليل گستره كمى و كيفى واقعه عاشورا است. وضعيت خاص جهان اسلام و مسلمانان، حالات حاكمان مسلمان و ظلم‏هاى فراوان آنان، در بند كشيده شدن انسانيت و آزادى، تحقير امت اسلامى، سلب امنيت، تشديد ظلم عليه شيعيان، فراموشى آموزه‏هايى چون امر به معروف و نهى از منكر، شيوع بدعت‏ها و ورود آنها به دين، اخلال در وحدت مسلمانان، فراموشى اخلاق اسلامى و انسانى و از يك سو و موقعيت ويژه اباعبدالله (ع) از جهت مظلوميت و تنهايى، كيفيت برخورد مسلمانان به ظاهر دوست با حضرت، نوع جنگ و برخورد فيزيكى با آن حضرت و اصحاب و اهل و عيالش، آموزه‏ها و درس‏هاى تربيتى، اجتماعى، سياسى، فرهنگى و دينى به خصوص امام حسين (ع) از سوى ديگر(1) همه و همه شكل خاصى به اين حادثه داده است كه ابعاد گوناگون، پيچيده و ژرف آن، موضوعات و مسائل فراوانى را براى تحقيق و پژوهش فراروى محققان قرار داده است و اين با توجه به وجود هزاران كتابى است كه تاكنون در زمينه اين رويداد، به نگارش درآمده است.

حضرت رسول (ص) امام على (ع)، حضرت زهرا (س)، امام حسن مجتبى (ع) و معصومان پس از اباعبدالله (ع) به دليل همين ويژگى‏هاى خاص و منحصر به فرد قصه كربلا، اين همه بر احياى ياد كرد آن در قالب عزادارى تأكيد فرموده‏اند.(2)

به هر روى نفس حوادث عاشورا و ابعاد گوناگون آن، آن را واقعه‏اى بى‏نظير در تاريخ ساخته است چنان كه امام صادق (ع) فرمود: «لا يوم كيومك يا اباعبدالله»(3) و روشن است كه نكوداشت هر واقعه‏اى، به گستردگى آن بستگى دارد و چون حادثه عاشورا چنين است، عزادارى آن نيز كماً و كيفاً با عزادارى براى واقعه‏هاى ديگر قابل مقايسه نيست.

پى‏نوشت‏

 (1) در اين خصوص نگا: حسين، نفس مطمئنه، صص 5- 81.

 (2) نگا: بحارالانوار، ج 44، ص 223، 243، 244، 245، 281، 282، 289، 291، 293 و.

 (3) شيخ صدوق، امالى، ص 77.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 23 / 8 / 1386برچسب:عزادارى,, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 

آيا عزادارى براى امام حسين(ع)، در زمان امامان(ع) سابقه‏دارد؟

بلى، در اينجا تنها به ذكر نمونه‏هاى اندكى از آنچه كه در تاريخ نقل شده، بسنده مى‏كنيم


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 23 / 8 / 1391برچسب: عزادارى , امام حسين, زمان امامان, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 

آيا قيام امام حسين(ع) تمرد و شورش عليه حكومت بود؟ اصولاً از ديدگاه اسلامى در چه مواردى تمرد و قيام عليه دولت جايز مى‏باشد؟

در روز عاشورا عمروبن الحجاج از ميان لشكر عمر سعد بانگ برآورد: «يا اهل الكوفه الزموا طاعتكم و جماعتكم و لاترتابوا فى قتل من مرق من الدين و خالف الامام» و با اين سخنان امام حسين (ع) را از مارقين و خروج كنندگان بر پيشواى مسلمانان معرفى كرد و متأسفانه اصل چنين تفكرى هنوز هم وجود دارد.

مسلماً در اينكه قيام امام حسين (ع) تمرد و شورش در مقابل حكومت جائر وقت بود، شكى نيست اما بايد توجه داشت كه از ديدگاه اسلامى تمرّد و شورش عليه حكومت، به طور مطلق ممنوع نيست هر چند برخى از مكاتب و مذاهب چنين حقى را قائل نيستند


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

 آيا امام حسين(ع) مى‏دانست شهيد مى‏شود؟ اگر چنين است، چرا با پاى خويش به سوى قتلگاه رفت؟

بر اساس احاديث و روايات شيعى، امامان (ع) از علم غيب موهبتى از سوى خداوند بهره‏مندند. خداوند متعال مى‏فرمايد: «عالم الغيب فلا يظهر على غيبه‏أحداً إ لا من ارتضى من رسول».(1)

اين آيه نشان مى‏دهد كه علم غيب اختصاص به خداوند دارد و كسى جز خدا آن را نمى‏داند. اما ممكن است پيامبر با رضايت پروردگار متعال، بداند و نيز ممكن است ديگر انسان‏ها از سوى خدا و يا به تعليم پيامبران، از آن آگاهى يابند.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 23 / 8 / 1391برچسب: شهيد , به سوى قتلگاه , علامه طباطبايى , , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 

مقصود امام حسين(ع) از گفتن استرجاع «انا لله و انا اليه راجعون» چه بود؟ چرا امام حسين(ع) فرمودند با حاكميت يزيد ديگر بايد فاتحه اسلام را خواند؟

خطرى كه امام حسين (ع) از آن ياد كردند، خطر ارتجاع است. اين خطر از تمام مخاطراتى كه در آن روز جامعه مسلمانان را تهديد مى‏كرد، مهم‏تر و شكننده‏تر بود. عفريت ارتجاع، بازگشت به عصر شرك و بت پرستى و جاهليت، اندك اندك قيافه منحوس و مهيب خود را نشان مى‏داد.

زور سرنيزه بنى‏اميه، نقشه‏هاى وسيع آنها را در سست كردن مبانى دينى جامعه و الغاى نظامات اسلامى و تحقير شعائر دينى، اجرا مى‏كرد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

مقصود امام حسين(ع) از اين جمله «من براى امر به معروف و نهى از منكر قيام كردم» چيست؟

امام حسين (ع) با اين عبارت، مى‏خواهند نقش محورى امر به معروف و نهى از منكر را نشان دهند به گونه‏اى كه هدف نهايى قيام خويش را تحقق اين امر مى‏دانند. اگر توجهى به جايگاه اصيل امر به معروف و نهى از منكر شود، مقصود حضرت از اين سخن روشن‏تر خواهد شد

اين سخن، جايگاه اساسى و اصلى امر به معروف و نهى از منكر را نشان مى‏دهد.

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 23 / 8 / 1391برچسب:امر به معروف , نهى از منكر , امام حسين(ع), ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 آيا شهربانو دختر يزدگرد سوّم مادر امام سجاد(ع) بوده؟ و در سرزمين كربلا حضور داشته؟ و فرار او به سمت ايران به دستور امام حسين(ع) و مدفون شدنش در آرامگاهى كه هم‏اكنون در تهران به بى‏بى‏شهربانو شهرت دارد، صحيح است؟

در بعضى از نوشته‏هاى متأخّر- كه به خيال خود از تاريخ‏هاى معتبر نقل قول كرده- چنين آمده است:

«در برخى از كتب معتبر تاريخى چنين آمده كه: شهربانويه- كه در كربلا حضور داشت و مادر فاطمه همسر قاسم بود- به سفارش امام حسين (ع) سوار بر اسب امام (ع) شده تا او را به سرزمين سرنوشت برساند و او به اذن خدا در ساعتى به رى رسيد و در كوهى از آن سامان و در نزديكى مقبره سيدعبدالعظيم حسنى مدفون شد».

و همان‏جا چنين آمده است: «در ميان مردم چنين شهرت دارد كه در قله كوه چيزى شبيه تكّه‏اى از روپوش زن ديده مى‏شود كه هيچ مردى نمى‏تواند به آن نزديك شود. زن آبستنى كه در شكم فرزند پسرى داشته باشد، نيز توان نزديك شدن به آن را ندارد».

و نيز چنين شايع شده است: «او هنگامى كه به رى رسيد، خواست از «هو» (خداوند) يارى بخواهد، اما اشتباها به جاى «هو» لفظ «كوه» را به زبان آورد و همان‏جا كوه او را دريافت و در شكم خود پنهان كرد».

شايد در نظر برخى ساختگى بودن اين افسانه‏ها و نيز عدم حضور مادر امام سجاد (ع) در كربلا، امرى واضح بوده و نياز به بحث و تحقيق ندارد اما از آنجا كه درباره او مطالب فراوانى در ميان مردم و حتى در ميان قشر فرهيخته شايع است، به بحث درباره او مى‏پردازيم.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

 

رأس مبارك امام حسين(ع) در كجا مدفون شد؟

درباره محلّ دفن سر مبارك امام حسين (ع) به خصوص و سرهاى ديگر شهداى كربلا به صورت عموم، در كتاب‏هاى تاريخى شيعه و اهل سنّت و نيز منابع روايى شيعه اختلاف فراوانى مشاهده مى‏شود. البته اقوال نقل شده نياز به بررسى دارد اما هم اكنون مشهورترين قول- كه مورد قبول جامعه شيعى قرار گرفته- آن است كه سر مبارك پس از چندى به بدن ملحق شد و در سرزمين كربلا مدفون گرديد.

براى آگاهى بيشتر به بيان اين اقوال مى‏پردازيم:


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 23 / 8 / 1391برچسب:رأس مبارك ,محلّ دفن , منابع روايى شيعه , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 

چرا امام حسين(ع) يمن را كه سابقه‏اى شيعى داشت، براى محل قيام خود انتخاب نكرد؟

در كلمات بزرگانى همانند ابن عباس، اين پيشنهاد مطرح شد كه امام حسين (ع) به سمت يمن رفته، از آنجا داعيان خود را به اطراف بفرستد و نهضت خود را سامان‏دهى كند تا بتواند در مقابل يزيد بايستد.(1)


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 23 / 8 / 1391برچسب: يمن, محل قيام , امام حسين, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 

چرا امام حسين(ع) حجّ خود را نيمه تمام گذاشت و از مكّه در آستانه شروع اعمال حجّ خارج شد؟

قبل از آنكه به تحليل تاريخى اين پرسش بپردازيم، بايد اين نكته را متذكر شويم كه از ديدگاه فقهى، اين سخن مشهور كه امام حسين (ع) حجّ خود را نيمه تمام گذاشت، سخن نادرستى است زيرا امام (ع) در روز هشتم ذى حجه «يوم الترويه» از مكّه خارج شد.(1) در حالى‏كه اعمال حجّ- كه با احرام در مكّه و وقوف در عرفات شروع مى‏شود


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 23 / 8 / 1391برچسب:حجّ ,يوم الترويه,مكّه,امام حسين , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 

آيا امام حسن(ع) سرزمين كربلا را خريدند؟ با چه شرطي به چه كساني واگذار كردند؟

پاسخ:

امام حسين ـ عليه السلام ـ در جريان نهضت خويش بعد از طي مسيري نسبتاً طولاني و گذر از منازل متعدد روز دوم محرم سال 61هـ وارد سرزمين كربلا شدند و تا روز عاشورا كه مدت هشت روز در آن سرزمين اقامت داشتند اقدامات مهمّي انجام دادند، و خطبه هاي زيادي جهت اثبات حقانيت خود و جلوگيري از خونريزي انجام دادند، و به گفته منابع تاريخي در همان بدو ورود محلي را كه اكنون مرقد آن حضرت در آن واقع است خريداري كردند.(1) بنابر نقل برخي از منابع از هر طرف چهار ميل از مالكان آن خريداري نموده و دوباره به مالكان صدقه دادند. و شرط كردند كه آنها زائران را سه روز ميهمان كنند و به مزار حضرت راهنمايي نمايند.در اين رابطه روايتي هم از امام صادق ـ عليه السلام ـ وارد شده كه در تعيين حدود حرم امام حسين ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: حرم امام حسين كه آنرا خريداري كرد چهار ميل در چهار ميل از اطراف قبر است و اين محل براي اولاد آن حضرت و دوستداران حلال ولي براي غير از آنها كه با اولاد حضرت مخالفت كنند حرام است و در آن سرزمين بركت است.(2)
در مقتل المقرم از قول امام صادق ـ عليه السلام ـ نيز وارد شده كه امام حسين ـ عليه السلام ـ وقتي آن زمين را خريداري و به اهالي صدقه داد با آنها شرط كرد ولي آنها به شرط امام عمل نكردند.
(3)
با توجه به مطالب گفته شده و روايتي كه از امام صادق ـ عليه السلام ـ در اين رابطه نقل شده مي توان به اين نتيجه رسيد كه امام حسين ـ عليه السلام ـ چون از شهادت خويش خبر داشت و آنرا از طريق پيامبر و امام علي ـ عليه السلام ـ شنيده بود و حتي موضع آنرا مي دانست لذا قبل از شروع جنگ آن محل را خريداري كرده و با شروطي به اهالي صدقه مي دهد. اما اين كه گفته شده حضرت بزور شمشير آن زمينها را گرفته اين نمي تواند درست باشد زيرا امام در جنگ موضع دفاعي داشته نه تهاجمي، همچنين از امام صادق خلاف اين عقيده نقل شده ،علاوه براين مدت جنگ اين اجازه را نمي داد كه امام محلي را تصرف كند و به دوستداران خود هديه كند و در نهايت اين كه امام در آن جنگ به شهادت رسيدند و كوفيان همه خيمه گاه را تصرف كردند و به آتش زدند و خاندان امام را به اسارت بردند پس اين گفته نمي تواند درست باشد. چون امام براي فتوحات و جنگ با كفار نرفته بود. (بلكه زميني كه در آن جنگ واقع شد ملك اهل غاضريه بود امام از آنها خريداري كرد تا مباح و در آينده زيارتگاه مؤمنان باشد).

 

 

 

 

1. طريحي، مجمع البحرين، واژه (كربل). و مقرّم، مقتل، بيروت، دارالكتب اسلاميه، چاپ پنجم، ص196، و نظري منفرد، قصه كربلا.
2. همان، واژه حرم.
3. مقرّم، «پيشين» ص 196.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 22 / 8 / 1391برچسب:امام حسن(ع),, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 

آيا درست است كه در روز عاشورا آسمان كربلا سرخ رنگ شده و از چاه‌هاي كربلا خون بيرون آمده؟

پاسخ:

براساس آنچه در روايات معتبر از معصومين روايت شده«لولا الحجة لساخت الارض علي اهلها»(1)وجود امام در روي زمين مايه ي آرامش تمام موجودات است. و بر اساس همين روايات اگر حجت الهي و خليفه الهي بر روي زمين نباشد زمين اهلش را فرو مي‌بلعد و درياها طغيان مي‌كنند و امنيت تكويني هستي و توازن و تعادل به هم مي‌خورد. قرآن به صراحت مي‌فرمايد: فَمَا بَكتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاء وَالْأَرْضُ وَمَا كانُوا مُنظَرِينَ (2). آنهايي كه در برابر فرامين الهي گردن ننهادند و طغيان نمودند طومارشان پيچيده شد و از آنچه داشتند محروم شدند و ميراث آنها به ديگران رسيد و دست خالي دنيا را ترك كردند و آسمان و زمين نيز براي آنها نگريست و به آنها مهلت بقا در دنيا داده نشد. از اين آيه ي كريمه استنباط مي‌شود كه آسمان و زمين در ماتم بندگان مؤمن و اولياء‌ خويش كه در رأس آنها انبياء هستند گريه مي‌كنند . از ديدگاه قرآن تمام موجودات اعم از جمادات و حيوانات داراي شعور هستند.(3) شعور آنها فوق درك انسانهاي عادي است.
در منابع معتبر حديثي و تاريخي درباره ي شهادت امام حسين ـ عليه السلام ـ گزارش شده است كه پس از شهادت آن حضرت آسمان‌ها و زمين گريست و تمام موجودات گريستند و در كربلا از سنگها ناله بر خاست و خون چكيد.
(4)
مرحوم مجلسي از امام رضا ـ عليه السلام ـ نقل مي‌كند كه هفت آسمان و زمين بر آن حضرت گريست.
(5)و جن و ملك در فراقش ناله سر دادند.(6)
اميرمؤمنان ـ عليه السلام ـ مي‌فرمايد: حيوانات وحشي، ماهيان دريا، پرندگان آسمان و خورشيد و ماه و ستارگان، زمين و آسمان ومؤمنين از جن و انسانها و تمام ملائكه الهي ... در رثاي حسين گريه مي‌كنند.
(7)
بنابراين در فقدان حجت الهي آسمان و زمين عزادار مي‌شود در كامل الزيارات آمده است كه در فقدان و كشته شدن تمام اولياء الهي چنين تب و تابي بر آسمان و زمين مستولي مي‌شود.
(8)
براساس روايات معتبر در سال 61 هجري ظهر عاشورا آسمان و زمين سرخ شد و چهل روز از گريه آسمان و زمين آرامش نبود.
(9)
پس از شهادت امام حسين ـ عليه السلام ـ امام زين العابدين ـ عليه السلام ـ كه از نزديك شاهد اين جنايات بني اميه بود، بسيار گريست و خاندان نبوت عزادار بودند بر اساس وابستگي كامل موجودات به حجت الهي گريه و ناله آنها طبيعي است.
بنابراين سرخ شدن آسمان كه همان گريه آن است صحت دارد ولي خون شدن چاهها در هيچ منبعي ذكر نشده است.

 

 

 

 

1. صدوق، اكمال‌الدين، تصحيح غفاري، قم، مدرسين، 1416، چاپ سوم، ج1، ص10 ـ 5.
2. دخان:29.
3.
سبح لله ما في السموات و ما في الارض.
4. مجلسي، بحارالانوار، تهران، اسلاميه، 69، چاپ دوم، ج 45، ص 201.
5. همان، ص 201.
6. همان، ص 220.
7. همان، ص 202.
8. ابن قولويه، كامل الزيارات، ص 75.
9. همان، ص 211، حديث، 22، و 18 و 38 ـ 45.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 22 / 8 / 1386برچسب:روز عاشورا , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 

سيره علما و مراجع تقليد در عزاداري سالار شهيدان چگونه است؟

 

عزاداري براي معصومين خصوصاً عزاداري سالار شهيدان و اصحاب آن حضرت از ديدگاه شرع مقدس اسلام و پيامبر اكرم و تمام ائمه و علماي اسلام و مراجع تقليد كه به نيابت از امام معصوم امور شرع به دست آنها سپرده شده و مردم بوسيله آنها هدايت مي‌گردند، امري بسيار موجه و قابل قبول، و داراي پاداش اخروي و بركات مادي و معنوي است. خصوصاً عزاداري سالار شهيدان يكي از علل بقاي دين اسلام و پايداري مكتب تشييع مي‌باشد.(1)

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 22 / 8 / 1391برچسب:سيره علما ,عزاداري, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 چرا قبر امام حسين ـ عليه السّلام ـ شش گوشه دارد؟

پاسخ:

در ميان اقوال مورخان درباره ي چگونگي دفن حضرت سيد الشهداء ـ عليه السّلام ـ و ياران باوفاي آن حضرت اندك تفاوتي ديده مي‌شود. جهت روشن شدن موضوع به تشريح بعضي از آنها مي‌پردازيم


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 22 / 8 / 1386برچسب:قبر امام حسين , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 

جريان عَلَم در واقعه كربلا چيست؟ آيا عَلَم هاي امروزي بيانگر همان عَلَم هاي واقعه ي كربلا است؟
پاسخ:

در جنگ‌‌هاي زمان صدر اسلام و حتي قبل از آن معمولاً از علم (يا راية) استفاده مي‌شده و اين عَلَم‌ در حقيقت همان چيزي بوده است


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 22 / 8 / 1386برچسب: عَلَم , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

سلام دوستان به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات وب
امکانات وب



در اين وبلاگ
در كل اينترنت

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 640
بازدید دیروز : 120
بازدید هفته : 640
بازدید ماه : 2859
بازدید کل : 39216
تعداد مطالب : 196
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->

  • سما دانلود - بروز ترین مرجع دانلود